Web Analytics Made Easy - Statcounter

گفتگوی حسین مرعشی با روزنامه را در ادامه می خوانید؛

در سال‌های اخیر مساله تغییرات رویکرد و دیدگاه‌های آقای هاشمی بارها مورد ارزیابی و توجه جناح‌های مختلف قرار گرفته است. فارغ از دیدگاه‌های جریان راست به آقای هاشمی بعضا از داخل خود جریان اصلاح‌طلبی به ایشان اتهاماتی درباره بی‌توجهی به مقوله «توسعه سیاسی» در سال‌های دولت سازندگی زده می‌شود به شکلی که حتی برخی مدعی هستند که سنگ‌بنای انسداد «توسعه سیاسی» در زمان مرحوم هاشمی‌رفسنجانی در سال‌های دوران مسوولیت در مجلس و دولت گذاشته شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شما تغییر آیت‌الله هاشمی و این اتهام را چطور ارزیابی می‌کنید؟

آقای هاشمی مثل همه انسان‌های موفق دیگر هرگز خودش را در یک موقعیت و یک شرایط ثابت فریز نمی‌کرد به مدل جزمی قائل نبودند و همواره در حال رشد و تکامل بودند. خیلی طبیعی است انسان‌هایی که برنامه‌ای برای رشد خود دارند، وضعیت، دیدگاه‌ها و تفکرات هر روزشان با روز قبل متغیر باشد. نمی‌دانم چرا باید برای اینکه انسان‌ها در مسیر تکامل هستند و سعی می‌کنند نیازهای روز جامعه را درک کنند، مورد قضاوت قرار بگیرند.

رجایی: برخی هنوز از نام آیت الله هاشمی احساس خطر می کنند /هاشمیِ زمان فوت آن هاشمیِ دهه ۷۰ نبود /قدرت چانه‌زنی او قابل انتقال نیست

مسیح مهاجری: آیت الله هاشمی سانسور شد، چون بزرگ و آزاداندیش بود /جریانی، رأی مردم را تزئینی می داند /دوران فعلی بدتر از دوره احمدی نژاد است

این تغییر آقای هاشمی در چارچوب تغییر از «محافظه‌کاری به اصلاح‌طلبی» گنجانده می‌شود؟

ببینید، آقای هاشمی بر اساس نیازهای کشور و نیازهای جامعه تصمیمات منطقی گرفتند. باید مطلبی اینجا توضیح داده شود؛ اساسا چیزی که ما می‌گوییم توسعه سیاسی و بعد افراد را به دفاع یا مخالفت با آن متهم می‌کنیم، هیچ ترم شناخته شده دانشگاهی و بین‌المللی ندارد یعنی هیچ تعریف آکادمیک، علمی و قابل استنادی درباره واژه‌ای به نام «توسعه سیاسی» وجود ندارد. توسعه یک موضوع شناخته‌شده است و اصولی دارد و به هیچ‌وجه در فرهنگ و دانشگاه‌های معتبر جهان چیزی به نام توسعه سیاسی نیست. توسعه تغییر درونزای همه شاخص‌های توسعه انسانی است؛ شاخص‌هایی که منتهی به توسعه انسانی می‌شوند. ما در ایران برای خودمان واژه می‌سازیم. نظام‌های سیاسی در کشورهای مختلف از فرهنگ‌های بومی و سیاسی آن کشور تبعیت می‌کنند. به ‌طور مثال نظام حاکم بر چین نظام کمونیستی است. اساسا معیارها در یک نظام کمونیستی با کشوری مثل سوئد که بر مبنای دموکراسی اداره می‌شود، بسیار متفاوت است.

در عربستان نظام حکومتی پادشاهی است؛ مردم هم این نظام را پذیرفته‌اند و با آن زندگی می‌کنند. در امارات متحده عربی نظام امیرنشین است و اقتضائات خاص خود را دارد. نمی‌شود در یک نظام پادشاهی یا امیرنشین ارزیابی متناسب با سوییس یا یک جمهوری را داشت. در یک نظام امیرنشین نمی‌شود وضعیت توسعه یا مردم را بر اساس نظام حزبی ارزیابی کرد و گفت مثلا مردم حق رای دارند یا نه. هر کدام تناسب خود را دارد. ببینید، شاخص توسعه انسانی ترکیب ۷۰ شاخص توسعه است. اساسا این چیزی که ما می‌گوییم توسعه سیاسی مخصوص خود ما است، خودمان این مفهوم را ساختیم و شاخصی ندارد. مگر ما در دهه ۶۰ به اتکای آرای عمومی جامعه را اداره نمی‌کردیم؟ مگر در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ نوع نظام به رای مردم گذاشته نشده بود؟ اینها همان توسعه سیاسی نبود؟ مگر انتخاب آقای خاتمی در دولت آقای هاشمی رخ نداد؟! مگر مردم در پایان دوره آقای هاشمی حق انتخاب نداشتند و آقای خاتمی را به آقای ناطق نوری ترجیح ندادند؟ در انتخابات خرداد ۱۳۷۶ که دولت آقای هاشمی‌رفسنجانی بود، آرا شمرده نشد؟ رای مردم اعلام نشد؟ این اتهامات در مورد آقای هاشمی و آنچه توسعه سیاسی خوانده می‌شود، ناشی از یک‌سری عقده‌گشایی است. عده‌ای از آقای هاشمی خوش‌شان نمی‌آمده و نمی‌آید و مرتب اتهام برای ایشان می‌سازند.

من مواردی را به عنوان شاخص‌های گشایش سیاسی می‌دانم و از اساس نام توسعه سیاسی نیز بر آن نمی‌گذارم. شاخص‌هایی از قبیل افزایش نقش مردم، آزادی در انتخاب، قدرت انتخاب، وجود صلاحیت سیاسی متفاوت و متنوع، به حداقل رساندن نفوذ قدرت‌های حاکم و سلیقه حاکمیت، سپردن کار به مردم و... موارد مثبتی در باز بودن فضای سیاسی تلقی می‌شوند. اینها ربطی به توسعه ندارد. همه این موارد مثبت متکی به رشد یک طبقه به نام طبقه متوسط است. آیا در دوره ۸ ساله بعد از جنگ که آقای هاشمی مسوولیت اداره کشور را بر عهده داشتند، طبقه متوسط شکل گرفته است یا خیر؟ تمام رشد شاخص‌ها در دوران آقای هاشمی رشد منطقی و بعضا قابل توجه داشته است؛ شبکه بهداشت ایران در دوره آقای هاشمی تکمیل شده است. برخی از بیماری‌ها مثل فلج اطفال در دوره ایشان ریشه‌کن شد، سواد آموزی رشد کرد. مخابرات به عنوان زیرساخت مهم در دوران ایشان شکل گرفت. مخابرات قبل از آقای هاشمی جایگاهی در زندگی مردم نداشت. سیستم مدرن مثل اینترنت و موبایل در دوران ایشان وارد شد. پوشش آموزش و پرورش در دوران ایشان به بالای ۹۵ درصد رسید.

رشد تعداد دانشجویان کشور، میزان اعزام دانشجویان به خارج از کشور برای کسب شاخص‌های علمی، توسعه مطبوعات و مواردی از این دست. اولین نشریه تمام رنگی در این دوران منتشر شد. انتشار روزنامه‌های معتبری مثل ایران و همشهری متعلق به این دوره است. هنوز هیچ روزنامه‌ای نتوانسته رکورد تیراژ همشهری را در آن زمان بزند. همه اینها دستاورد آقای هاشمی است. دوستان از آقای هاشمی خوش‌شان نمی‌آید و می‌خواهند واقعیت‌ها را منکر بشوند و ایده بسازند که ایشان «به رشد اقتصادی توجه داشت به توسعه سیاسی توجه نداشت!»

در دوره دوم آقای هاشمی یک عده فکر می‌کردند کشور به بن‌بست سیاسی می‌رسد و دنبال حاکمیت یکدست بودند. آقای هاشمی کمک کرد و با راه‌اندازی کارگزاران گام مهمی برداشت و مجلس پنجم متکثرتر از مجلس چهارم شد و قدرت یکپارچه اصولگرایان که در مجلس چهارم وجود داشت، در مجلس پنجم تکرار نشد. انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۷۶ در دوران ایشان شکل گرفت و منتج به ظهور آقای خاتمی و دولت اصلاحات شد. توسعه سینما در این دوره رخ داد و ممنوعیت استفاده از رسانه‌های جدید در دوران آقای هاشمی برداشته شد. چه کسی یا کسانی می‌خواهند منکر به این رخدادها باشند؟! جز این است که فاصله گرفتن از اقتصاد دولتی، تقویت طبقه متوسط، توسعه دانشگاه‌ها، توسعه مراکز آموزشی که همگی منتهی به شکل‌گیری طبقه متوسط شد در دولت‌های آقای هاشمی رخ داد؟! در این دوران طبقه متوسط رشد کرد و بعد هم این طبقه خواسته‌هایی داشت؛ خواسته‌اش این بوده که با رای خود بتواند قدرت را جابه‌جا کند و از طریق صندوق رای هم به خواسته‌های خود در پایان دولت آقای هاشمی رسید و این رخداد تاریخی ثبت شد و این تغییر رخ داد.

حالا اگر بعد از دوران آقای هاشمی، دوستانی که بر سر کار آمدند، با همه حسن‌نیتی که داشتند اصول حاکم بر معادلات قدرت را در جمهوری اسلامی نفهمیدند و نظامی که در حال حرکت به سمت دموکراسی بود به فاز درگیری کشیده شد، داستان دیگری است و مقصر آقای هاشمی نیست. در این دوران به جای استفاده درست از قدرت رهبری و ولایت فقیه، زاویه ایجاد شد. انتهای دوران آقای خاتمی - که مجموعا دوره خوبی هم بود - کشور به دست آقای احمدی‌نژاد افتاد. مجلس ششم که در این دوران تشکیل شد، به گشایش سیاسی کشور منتهی نمی‌شود، به تشکیل مجلس هفتم اصولگرا به ریاست آقای حدادعادل منتهی می‌شود. یعنی حتی در مجلس هفتم با آقای ناطق نوری و شخصیت وزین سیاسی‌اش که اصول حاکم بر دموکراسی را قبول دارد و رای مردم را می‌پذیرد و به رقیب منتخب خود تبریک می‌گفت، مواجه نیستید. با آقای حدادعادل مواجه هستید؛ بعد با قالیباف مواجه هستید. به این روند که توسعه سیاسی نمی‌گویند، می‌گویند تضعیف توسعه سیاسی.

یکی از مباحث دیگری که طی دولت دوم آقای روحانی مطرح شد و می‌شود این است که اگر آقای هاشمی بود شاید بسیاری از تصمیمات در دولت آقای روحانی گرفته نمی‌شد و بسیاری از بحران‌ها پیش نمی‌آمد. دولت آقای روحانی را بعد از فوت آیت‌الله هاشمی چطور می‌بینید؟

تا حدی قبول دارم اما مطلق قبول ندارم. به هر حال نبود آقای هاشمی بر کارکرد دولت آقای روحانی اثر منفی گذاشت اما مشکل اساسی و بنیادی که ما در دوران طولانی با آن مواجه هستیم مساله دیگری است. موضوعی که دولت آقای هاشمی هم تا حدی با آن درگیر بود، دولت آقای خاتمی هم درگیر بود، آقای احمدی‌نژاد درگیر نبود اما درگیر شد و آقای روحانی هم درگیر شد، مشکل اساسی ما است. موضوع «نوع تعامل روسای جمهور و دولت‌ها با رهبری» است. از یک طرف رهبری مطابق قانون اساسی اختیاراتی دارند که اختیاراتی بسیار گسترده است و از طرف دیگر نیز رییس‌جمهوری که با رای مردم انتخاب شده،می‌خواهد در مقام پاسخگویی به مردم و رای مردم تغییراتی در کشور ایجاد کند. تا امروز، در طول سال‌های بعد از اصلاح قانون اساسی در سال ۱۳۵۸ نتوانسته‌ایم به یک مدل موفقی در این زمینه برسیم که از یک طرف رییس‌جمهوری که پاسخگوی مردم باشد داشته باشیم که با قدرت رهبری تعامل هم بکند. این موضوع بنیان همه ناهماهنگی‌هایی است که در جمهوری اسلامی وجود داشته است و امیدواریم روزی به یک مدل موفق برسیم؛ مدلی بر این اساس که رییس‌جمهور توانایی داشته باشیم که ۶۰ تا ۷۰ درصد مردم او را قبول داشته باشند و او بتواند قدرت رهبری را پشت سر دولت بیاورد. این اساس مشکل ما است.

اگر آقای هاشمی امروز در قید حیات بودند برای بحران ایجاد شده بر سر مساله حجاب در جامعه چه راهکاری داشتند؟

در آخرین صحبت‌هایی که من از مرحوم آقای هاشمی شنیدم این بود که ایشان گفتند: «ما از ابتدا در دهه اول انقلاب اشتباه کردیم که حجاب اجباری را یک وظیفه برای حکومت تلقی کردیم. باید اجازه می‌دادیم که مردم و خانم‌ها با راهکارهای فرهنگی خودشان به انتخاب حجاب علاقه‌مند شوند.» به نظر من آقای هاشمی در این موضوع دیدگاه‌ها و تکلیف روشنی داشتند.

۲۱۹۲۱۸

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1859026

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: حسین مرعشی علی اکبر هاشمی رفسنجانی حجاب دولت آقای هاشمی آیت الله هاشمی دوران ایشان توسعه سیاسی آقای روحانی آقای خاتمی دوران آقای طبقه متوسط دیدگاه ها رای مردم شاخص ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۹۰۳۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خالص سازها به سراغ قالیباف رفتند /حمله همه جانبه برای جلوگیری از ریاست مجدد قالیباف بر مجلس /پایداری ها پشت متکی می ایستند؟

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه سازندگی در گزارشی نوشت:

قالیباف پس از چهار سال، سکوت همیشگی‌اش بر تمام کاستی‌های دولت سیزدهم را شکسته و هم خودش به دولت انتقاد می‌کند و هم دست مجلسی‌ها را باز گذاشته است. آن هم قالیبافی که با پایداری‌ها و طرفداران دولت که برای ریاست‌جمهوری سیدابراهیم رئیسی تلاش بسیار کردند برای پیروز شدن در انتخابات مجلس دوازدهم ائتلاف کرد. اما حتی در آخرین نشستی که هفته گذشته با اقتصاددان‌های دولتی داشت، آخرین اولتیماتوم‌ها را به دولت سیدابراهیم رئیسی و کابینه‌اش داد تا هرچه سریع‌تر برای مشکلات ارزی و اقتصادی چاره‌ای بیندیشند.

در عین حال نمی‌شود به این موضوع تنها اکتفا کرد زیرا قالیباف کسی نیست که برای دولت رئیسی و طرفدارانش خط‌ونشان بکشد چون بارها ثابت کرده که خیلی راحت می‌تواند چشم بر ضعف‌ها و حتی فسادهای موجود در قوه مجریه سیزدهم ببندد بنابراین، این سوال پیش می‌آید که چرا قالیباف به ناگه به دولت انتقاد می‌کند؟ و چرا دولت رئیسی برای رئیس کنونی پارلمان دیگر آن دولت قبل نیست؟ شاید آن‌طور به نظر برسد که سیدابراهیم رئیسی هم دیگر برای قالیباف هم‌پیمان قدیمی نیست و دور از ذهن نیست که او حتی برای اینکه مجدداً صاحب ریاست شد به ‌عنوان یکی از منتقدان شرایط موجود، انتقاداتش را از دولت افزایش دهد. فردی که اگر دوباره کرسی قدرت را به دست بگیرد احتمالاً رقیب جدی‌تری برای سیدابراهیم رئیسی در ریاست‌جمهوری ۱۴۰۴ خواهد شد. ‌

موضوعی که عباس سلیمی‌نمین که نزدیکی سیاسی نیز با رئیس مجلس دار، سال گذشته آن را رد کرد. او در گفت‌وگو با سایت قرن نو گفته بود که رئیسی برای بار دوم کاندیدا خواهد شد و قالیباف خود را وارد رقابت با او نخواهد کرد. سلیمی‌نمین تاکید کرده بود: «قرابت فکری بین جبهه پایداری و رئیسی وجود ندارد» موضوعی که البته مسکوت ماند و در شرایط کنونی طور دیگری به نظر می‌رسد.‌

درست است که محمدباقر قالیباف با ائتلاف پایداری‌ها به مجلس راه یافت اما گویا در جنگ قدرتی که میان اصولگرایان اکنون باقی است، قالیباف ترجیح می‌دهد، طرف جریان وابسته به دولت سیزدهم قرار نگیرد. گویا بده‌بستان‌های سیاسی چهار سال اخیر به مذاق رئیس مجلس خوش نیامده است. او چشم‌هایش را روی ضعف‌های دولت بست اما از آن طرف آنها تمام تلاش‌شان برای وارد کردن بیشترین هجمه‌ها به قالیباف انجام دادند. به طوری که همچنان نیز بر سر ریاست مجلس افرادی مانند مجتبی ذوالنوری و نبویان و حتی حمید رسایی که با جریان شریان شناخته می‌شود به عملکرد قالیباف نقد می‌کنند.

در نظرسنجی‌ای که عصر ایران منتشر کرده و کمتر از ۲۴ ساعت روی سایت فعال بود ۸۳۵۵ نفر در آن شرکت کردند. نتیجه بسیار جالب توجه و تامل‌برانگیز بود؛ حدود ۸۲ درصد شرکت‌کنندگان اعلام کردند که اگر نماینده بودند به منوچهر متکی رای می‌دادند و تنها ۱۸ درصد قالیباف را ترجیح دادند. این نشان می‌دهد که دست‌کم بخشی مهمی از افکار عمومی دیگر تمایلی به ریاست قالیباف بر قوه مقننه ندارند و ترجیح می‌دهند یک چهره معقول‌تر در مجلس آینده که احتمالاً بسیار هم پرتلاطم خواهد بود، مدیریت پارلمان را بر عهده بگیرد.

بر همین اساس و با توجه به کارنامه‌ای که دوستان دولت در این سال‌ها انجام دادند، جریان قالیباف هم اگر در نهایت نتواند نظر اکثریت را معطوف او کند، فردی مثل متکی را بر پایداری‌چی‌ها ترجیح می‌دهد. قالیباف راه سختی را برای ریاست دوباره پارلمان در پیش دارد. حال که پایداری‌ها توانستند، نماینده بیشتری به مجلس بفرستند و در شرایطی که رقیبان اصلی او ممکن است نبویان و ذوالنوری از چهره‌های شناخته شده پایداری باشند، قالیباف باید تلاش بیشتری کند. طرفداران رئیسی همواره سعی دارند تا تنها جریان رقیب‌شان را از زمین بیرون کنند. از بی‌محلی به همایش انتخاباتی قالیباف در آبان امسال تا به حاشیه راندن مجلس توسط افرادی همچون الیاس نادران که از شناخته‌شده‌ترین افراد اصولگرایی و نزدیک به طیف رئیسی است.

فراموش نکنیم که حتی در آستانه دومین اجلاسیه مجلس و انتخابات هیات‌رئیسه در بهار ۱۴۰۰ و مهم‌تر از آن انتخابات ریاست‌جمهوری، یکی از اعضای جبهه پایداری در مجلس مدعی دستکاری بودجه پس از تصویب از سوی قالیباف و نزدیکانش شد. یکی دیگر از مواردی که سروصدای زیادی کرد ماجرای سفر خانواده قالیباف به ترکیه برای خرید سیسمونی نوه در راهشان بود. چندی بعد از این ماجرا مهدی طائب، رئیس قرارگاه عمار و از چهره‌های اصولگرایان در یک فایل صوتی که از او درز پیدا کرد، مدعی شد که در پس افشای سفر خانواده قالیباف به استانبول، برادر داماد سیدابراهیم رئیسی قرار داشته است. درست است که موضوع سیسمونی نوه رئیس مجلس الان دیگر صدر اخبار نیست اما از آنجایی که جبهه پایداری و رئیس قوه مجریه چندان علاقه‌ای به دخالت‌های او ندارند بنابراین می‌توان حدس زد که محمدباقر قالیباف تنها مرد بازمانده از طیف خودش است و شانس باخت بالایی دارد.

به هر حال گویا جریان خالص‌سازی توسط دولت و حامیانش در طول چند سال گذشته، دامن محمدباقر قالیباف را بیشتر از هر فرد دیگری گرفته و رئیس مجلس یازدهم از این موضوع خشمگین است. برنامه یکدست کردن به اختلاف سیاسی میان نیروهای جریان اصولگرا برای خالص‌سازی بیشتر منجر شد. ضمن آنکه از زمان قرار گرفتن ابراهیم رئیسی در جایگاه ریاست‌جمهوری، قالیباف بارها هدف هجمه حامیان او قرار گرفته است.

در این میان مطرح‌ شدن نام منوچهر متکی، وزیر امور خارجه دولت احمدی‌نژاد که به چهره معتدل‌تری نسبت به باقی نفرات شناخته می‌شود به مذاق قالیباف خوش‌تر است زیرا امکان رایزنی موفق برای حضور گزینه‌های جریان حامی قالیباف در هیات‌رئیسه را افزایش دهد. البته آنچه نباید از نظر دور داشت، تنش میان دولت و مجلس درخصوص سیاست‌های اقتصادی است که دیگر دو طرف از آشکار شدن آن ابایی ندارند. زیرا از سویی به نظر می‌رسد که حامیان رئیسی به این باور رسیده‌اند که حضور مجدد قالیباف بر ریاست مجلس فرصتی مناسب برای او خواهد بود تا خود را برای رقابت مستقیم یا نیابتی با رئیسی در انتخابات ریاست‌جمهوری پیش‌رو مهیا کند.

منوچهر متکی در افکار عمومی جزو اصولگرایان معتدل شناخته می‌شود و شاید سابقه دیپلماتیک وی در شرایط بین‌المللی کنونی کشور در تقویت تمایل به او موثر بوده باشد. او قبلاً سفیر ایران در ژاپن و ترکیه سپس وزیر خارجه کشورمان بود که به دنبال مخالفت با سیاست‌های نسنجیده محمود احمدی‌نژاد در عرصه روابط خارجی و درحالی که در ماموریت دیپلماتیک سنگال به سر می‌برد، برکنار شد. با این حال وارد فاز تقابل و هیاهو نشد و همین خویشتن‌داری او تحسین اصولگرایان را بیش‌ازپیش برانگیخت و از همین‌روست که در محافل سیاسی اصولگرایان از وی به‌ عنوان گزینه جدی و مورد وفاق برای ریاست مجلس یاد می‌شود. به گزارش عصر ایران، خبرها حاکی از این است قالیباف که بسیاری از یارانش در انتخابات اخیر از راهیابی به مجلس باز ماندند و موقعیت خود برای ریاست مجلس را در خطر می‌بیند، رایزنی‌هایش را آغاز کرده است تا بلکه بتواند با جلب نظر نمایندگان جدید، همراهی آنها را برای ریاست مجدد خود کسب کند.

البته این بدان معنا نیست که رقابت نهایی الزاماً بین قالیباف و متکی خواهد بود. جبهه پایداری ترجیح می‌دهد که یکی از اعضای خود مانند سیدمحمود نبویان را به ریاست مجلس برساند. با این حال اگر پایداری‌چی‌ها نتوانند یکی از خودشان را به کرسی ریاست بنشانند، ترجیح می‌دهند برای جلوگیری از پیروزی قالیباف به متکی رای بدهند. معدود میانه‌روهای مجلس نیز فارغ از توافق‌های پشت پرده- که دور از ذهن نیست- اصولگرای معتدلی چون متکی را بر تندروهای پایداری و فرد پرحاشیه‌ای مانند قالیباف ترجیح می‌دهند.

۲۷۲۱۸

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901228

دیگر خبرها

  • قالیباف: این مجلس به دوران تاریک رانت‌های صنفی پایان داد
  • خالص سازها به سراغ قالیباف رفتند /حمله همه جانبه برای جلوگیری از ریاست مجدد قالیباف بر مجلس /پایداری ها پشت متکی می ایستند؟
  • جلسات قالیباف و رقبایش با منتخبان مجلس دوازدهم به روایت فرید موسوی /فعلا خبری از مرامنامه و مانیفست نیست
  • فرج‌الله شوشتری به‌عنوان سرپرست معاونت سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری سمنان منصوب شد
  • قالیباف درگذشت آیت‌الله نجفی تهرانی را تسلیت گفت
  • ببینید | سرکار گذاشتن مردم توسط دولت رئیسی به روایت یک نماینده مجلس
  • ضرب‌الاجل به پاستور
  • رشد اعتبارات سفر دولت در استان سمنان/ واحدهای تولیدی جان گرفتند
  • دو قانون مصوب مجلس از سوی قالیباف به دولت ابلاغ شد
  • فیلم/ روایت روح‌الامینی از رقبای قالیباف برای ریاست مجلس